خلاصکی از قحطی بزرگ در ایران

خلاصکی از قحطی بزرگ در ایران

در زمان جنگ جهانی اول، مصیبت‌های بسیاری بر مردم ایران وارد گشت به طوری که برخی منابع معتقدند حدود 10 میلیون نفر از جمعیت ایران جان خویش را از دست دادند. در حقیقت عدم توجه به اعلام بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول و هم چنین با ورود بیگانگان از مرزهای مختلف ایران، زمینه‌های نسل‌کشی ایرانیان فراهم شد تا جایی که گفته می‌شود آمار کشته‌ها نشانی از هولوکاست ایرانیان را تداعی می‌کند.

 

ماجرای هولوکاست ایران چه بود؟

همزمان با شروع جنگ جهانی و اعلام بی طرفی کشور ایران، نیروهای اشغالگر انگلیس، روسیه و عثمانی به هر طریقی وارد کشور شدند. در سال 1915 ذخیره غلات جنوب شرق کشور را نظامیان انگلیسی خریدند و قیمت هر خروار گندم چندین برابر شد البته در واقع موجود هم نبود. از طرف دیگر در شمال شرق کشور، نظامیان روسی راه‌ها را بستند و مانع توزیع آن به دیگر نواحی ایران جز روسیه شدند.

به کار گرفتن قاطر و شتر به جای انتقال گندم برای صنعت نفت از دیگر دخالت‌های روسیه و انگلیس در کشور بود که با خشکسالی پیش آمده در سال‌های ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ میلادی منجر به فاجعه‌ای تاریخی شدند.

 

عوامل ثانویه قحطی بزرگ در ایران

مواردی چون دولت ناکارآمد احمدشاه قاجار و بی توجهی به مردم، احتکار گندم از سوی خود پادشاه، همه‌گیری آنفولانزا اسپانیایی در سال 1918 و اعتیاد به تریاک هم مزید بر علت شد تا نرخ مرگ و میر در ایران بی‌سابقه شود.

لِوْ ایوانوویچ میروشنیکف در کتابش با عنوان «ایران در جنگ جهانی اول»، اوضاع نابسامان ایران را توصیف کرده است: «جنگ جهانی اول برای مردم ایران بداقبالی‌ها و مشقات بی‌شماری به همراه آورد. مناطق وسیعی در اثر جنگ تخریب شده، ده‌ها هزار ایرانی دچار قحطی شده یا بر اثر بیماری مردند. بسیاری زندگی خود را در اثر عملیات‌های نظامی از دست دادند یا خسارت دیدند».

 

بحران شدید قحطی ایران

خشکسالی‌های متداوم از سال 1916 تا 1918 به حدی همه جا را فرا گرفته بود که در اکثر نقاط ایران مردم هراسان و گرسنه بودند. درگیری و نزاع میان پلیس و مردم در کرمانشاه تا حد جراحت، احتکار نان‌ها در تهران و بالابردن قیمت نان از جمله مواردی بود که شدت این بحران را تشدید می‌کرد. دبیر سفارت آمریکا، فرانسیس وایت که از عراق به ایران عزیمت کرده بود؛ چنین در مورد قحطی نوشته است:

«در سرتاسر جاده‌ها کودکان لخت دیده می‌شوند که فقط پوست و استخوان‌اند. قطر ساق‌هایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتاد ساله تکیده و چروکیده است. همه جا کمبود دیده می‌شود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانه‌ها را از سرگین سطح جاده جمع می‌کنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان می‌خورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگ‌ها بر سر جسد یا به دست آوردن زباله‌هایی که به خیابان‌ها ریخته می‌شود عجیب نیست».

 

آمار کشته‌های قحطی ایران

شمار دقیق کشته‌ها مشخص نیست و مورخین اجماع نظر ندارند، از این رو یک میلیون تا 10 میلیون نفر را قربانیان مصیبت‌های وارد شده می‌دانند که شبهات زیادی در این مورد مطرح است و برخی مورخین 10 میلیون نفر را آماری غیر مستند اعلام کردند و معتقدند بر طبق منابع موجود میزان کشته‌ها حدود یک تا سه میلیون نفر بوده ‌است.

اخرین محصولات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *