رنج مقدس
همهی ما میدانیم دنیا، محل استراحت و خوش گذرانی همیشگی نیست. گرچه روزهای زیادی را در خوشی استراحت و خواب به سر میبریم اما دنیا، ماهیتا روی زحمت و سختی بنا شده است.
این گزاره نه نیاز به آیه و روایت دارد و نه جملات بزرگان اندیشه و فلسفه. قرنهاست که بشر آن را دیده و همهی نسلها با آن مواجه بوده و هستند. تجربهی زیستهی انسانها این مهم را به خوبی نشان میدهد.
در این میان برخی رنجها، رنجهای خودساخته است که دنیا را سختتر میکند. مثلا کسی که میخواهد مال اندوزی کند یا سلطانی که دوست دارد کشورگشایی کند یا فردی که از روی حسادت میخواهد دستاوردهای زیادی داشته باشد و در مقابل دیگران و در رقابت با آنها، سرافراز باشد.
اینها گرچه دست آوردهایی دارند اما خطرات جانی، تهدید سلامتی و چشم پوشی از خانواده و انسانیت و خیلی چیزهای بیرحمانهی دیگری را به دنبال دارد.
گرچه در دنیای اومانیستی، این دستاوردها مورد تشویق قرار میگیرند و ستوده میشوند اما وقتی از بعد وجدانی به موضوع نگاه میکنیم در مییابیم خیلی از این رنجها بیهوده و گاهی پر ضرر هستند.
مثالهای زیر را مرور میکنیم:
- کسی که برای ثروت اندوزی سلامت جسم و روان خود را از دست میدهد.
- کسی که برای موفقیت بیشتر، وقت زیادی برای خانواده و دوستانش نمیگذارد و خود را از آنها دریغ میکند.
- کسی که برای تولید بیشتر، مصرف گرایی را ترویج میکند.
- کارخانهای که هرچه بیشتر تولید میکند محیط زیست را بیشتر آلوده میکند.
به این مثالها، بسیار و بسیار میشود اضافه کرد. مثالهایی که در آنها موضوع رنجیدن و رنجاندن آمیخته است. رنجهایی که ارزشمند نیستند.
اما درمیان رنجهای دنیوی، برخی از آنها مقدس هستند. رنجهایی که به بهبود واقعی زندگی انسانها منجر میشوند. زحماتی که نه برای حسادت و خودنمایی، و نه غرور و تبختر، و نه کاسبکاری و منفعت طلبی بلکه برای اهدافی بزرگ هستند.
مثل زحمت پیامبران، معلمان، پزشکان دلسوز که اولویت اولشان جان بیمار است. تلاشها و زحمات پدر و مادر در فرزندآوری و تربیت و تامین نیازهای آنها که آمیختهای از ایثار و فداکاری است.
این رنجها را میتوان رنج مقدس نامید. فداکاریهایی که برای اهداف مقدس و بزرگ و حیاتی انجام میشوند و حاصل آنها پیری و بیماری و رنجور شدن جسم و روح خواهد بود.