سایه، آینه در آینهs

هر سحر از کاخ کرم چون که فرو می‌نگرم              بانگِ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا

سایه، آینه در آینه

هر سحر از کاخ کرم چون که فرو می‌نگرم              بانگِ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا

 

سایه نامی آشنا برای فارسی زبانان

امیر هوشنگ ابتهاجT در رشت متولد شد. پدرش میرزاآقا و مادرش فاطمه رفعت در ششم اسفند سال  1306 شاهد تولد اولین فرزندشان بودند و پس از او صاحب سه دختر شدند. میرزا آقا ابتهاج یکی از افراد سرشناس رشت بود و مدتی ریاست بیمارستان پور سینای رشت را بر عهده داشت. هوشنگ ابتهاج دوران ابتدایی خود را در زادگاهش سپری کرد و سپس در دبیرستان تمدن تهران مشغول به تحصیل شد.

آغار فعالیت ادبی

او در سال 1318 سرودن شعر را آغاز کرد. در ابتدا بسیار کوشید که همانند نیما یوشیج شعر نو بسراید؛ اما او شاعری غزل سرا بود و سبک نو و مدرن نیما را نتوانست به خوبی در اشعارش پیاده کند. ابتهاج تخلص «سایه» را برای خود برگزید و اولین اثرش به نام «نخستین نغمه‌ها» در سال 1325 انتشار یافت. اشعار لطیف و عاشقانه او در ابتدا برای دختر ارمنی به نام گالیا سروده شده که ابتهاج در جوانی شیفته او بود. او مدتی هم در رادیو تهران مشغول به کار بود که پس از حادثه خونین میدان ژاله تهران، به همراه محمد رضا شجریان از سمت خود استعفا داد.

آثار

 ابتهاج سال‌های زیادی را صرف مطالعه و پژوهش در مورد اشعار حافظ کرد و «اثر حافظ» به سبک سایه نتیجه تلاش‌های اوست. ابتهاج در این اثر به تصحیح اشعار حافظ پرداخت. از دیگر آثار وی، می‌توان به «سراب»، «سیاه مشق»، «شبگیر»، «تا صبحِ شب یلدا»، «تاسیان» و «بانگ نی» و... اشاره کرد. معروف‌ترین غزل ابتهاج «ارغوان» نام دارد که در وصف درختی است که در خانه شخصی او قرار داشت و خانه او به خاطر وجود این درخت و شهرت آن در سال 87 به ثبت سازمان میراث فرهنگی درآمد.

او علاوه بر شعر در موسیقی نیز سر رشته داشت و در سال 1355 آلبوم دستگاه «چهارگاه» و نغمه «افشاری» را به همت کامبیز روشن روان برای آموزش گوشه‌ها و دستگاه‌های ایرانی به کودکان و نوجوانان منتشر کرد.

ازدواج و فرزندان

او در سال 1337 در سن 31 سالگی با دختری به نام آلما مایکیال ازدواج کرد؛ ازدواج او بسیار ساده و به دور از تجملات بود. مراسم عقد در محضری قدیمی در میدان فوزیه تهران (میدان امام حسین کنونی) صورت گرفت و به گفته خودش: «تنها 270 تومان خرج عروسی ما شد که همان هزینه محضر بود»؛ بعد از آن به خانه خویش رفته و زندگی مشترکشان را آغاز کردند. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام‌های یلدا، کیوان، آسیا و کاوه است که در فاصله سال‌های 1338 تا 1341 متولد شدند.

 او پس از مهاجرت همسر و فرزندانش در سال 1364 به آلمان مهاجرت کرد ولی بارها به تهران بازگشته و به فعالیت‌های فرهنگی و ادبی خود ادامه داد.

استاد ابتهاج در 10 مهر 1395 جایزه بنیاد ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی را به انتخاب هیئت گزینش دریافت کرد؛ هم‌چنین در 17 مهر 1397 نشان عالی جشنواره بین‌المللی هنر برای صلح به وی اهدا شد.

پایان راه سایه

«سایه»ی ابتهاج نهایتا در 19 مرداد 1401 از سرزمین ادبیات ایران کم شد.

مطالب مشابه