کوتاه در مورد مصدق
زندگی شخصی
در خرداد ماه سال ۱۲۶۱ (در بعضی منابع ۱۲۵۸) در محله سنگلج تهران چشم بر جهان گشود. پدرش میرزا هدایت الله از رجال عصر ناصرالدین شاه و مادرش ملک تاج خانوم فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما بود. مصدق پس از مرگ پدرش به دلیل ازدواج مجدد مادرش یک سال در تبریز به سر برد و سپس با به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه به تهران آمد و کارش را با سمت مستوفیگری خراسان (محاسب عوائد مالیاتی) آغاز کرد.
تحصیلات
در سال ۱۲۸۷ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس، عازم سوئیس شده و در آنجا توانست در رشته حقوق به درجه دکترا برسد. او پس از تحصیل در اروپا به ایران بازگشت و در وزارت مالیه شروع به کارکرد.
زندگی مشترک
مصدق در سال ۱۳۲۲ با زهرا امامی ملقب به ضیاءالسلطنه، دختر امام جمعه تهران ازدواج کرد. ضیاءالسلطنه از نوادگان ناصرالدین شاه بود؛ زنی ساده، سنتی، بسیار مذهبی و مهمان نواز بود و از دنیای سیاست چیزی نمیدانست. او با فراز و نشیبهای زندگی مصدق کنار آمده و سالهای زیادی را دور از همسرش به سر برد و در این راه بسیار رنج کشید. حاصل این ازدواج سه دختر و دو پسر بود.
فعالیتهای سیاسی
مصدق تا قبل از نخست وزیری سردار سپه (رضاخان)، سمتها و فعالیتهای سیاسی زیادی داشت؛ اما با روی کار آمدن رضاخان به زندان افتاد و خانه نشین شد و مدتها تحت نظر در ملک خود در روستای احمدآباد به سر برد. در سال ۱۳۲۰ با برکناری رضاشاه و اشغال ایران توسط روسیه و انگلیس شرایط بازگشت او به عرصه سیاست فراهم شد و توانست در انتخابات مجلس دوازدهم نماینده اول تهران شود. گفته شده است در دوره پانزدهم با کارشکنیهای شاه و قوامالسلطنه نتوانست وارد مجلس گردد. اما در مجلس شانزدهم توانست پیروز شود و در همین سالها بود که جبهه ملی ایران را با همکاری دکتر فاطمی بنیانگذاری کرد.
جریان ملی شدن نفت
بر اساس قرارداد 1933، ۲۰ درصد از سهام شرکت ملی نفت ایران و انگلیس به ایران پرداخت میشد و قرارداد الحاقی گس_گلشاییان هم، با افزایش مقدار جزئی سهام همراه بود. این رویه تا سال ۱۳۶۱ شمسی ادامه یافت که منجر به خشم اقلیت نمایندگان مجلس از جمله دکتر فاطمی و حسین مکی شد و با تلاشهای آنان و دکتر مصدق قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس ۱۶ام به تصویب رسید. ملی شدن صنعت نفت و اعتراضات نمایندگان به قرارداد گس_گلشاییان از صحن مجلس خارج شده و به یک نهضت مردمی تبدیل گشت. مصدق در این راه از حمایتهای رهبر مذهبی چون آیت الله کاشانی برخوردار بود و با کمک او توانست از حمایت اکثر مردم کمک بگیرد و این قانون را به تصویب برساند.
نخست وزیری
ترور رزم آرا (نخست وزیر وقت و از مخالفان اصلی نهضت) توسط گروه فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی هم در پیروزی مصدق بیتاثیر نبود. او در سال ۱۳۳۰ نخست وزیر شد و توانست قانون ملی شدن صنعت نفت را به اجرا دربیاورد. زحمات بیوقفه مصدق موجب شد تا دست انگلیس از نفت ایران و منافع آن کوتاه شود؛ بنابراین دادگاه لاهه علیه ایران شکایت کرد. مصدق با حضور در دادگاه لاهه و ایراد نطقی تاریخی در دفاع از حقوق ایران موفق شد رای دادگاه را به نفع ایران دربیاورد.
پایان سرنوشت وی
دولت مصدق سرانجام با کارشکنیهای انگلیس و بروز اختلاف میان او و آیت اللهکاشانی با همکاری سازمان سیا طی کودتای ۲۸ مرداد سرنگون شد. مصدق طی یک اقدامی ناگهانی دستگیر شده و در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و پس از آن تا پایان عمر در احمدآباد کرج در حصر خانگی به سر برد و در سال ۱۳۴۵ در سن ۸۴ سالگی به دلیل بیماری سرطان درگذشت و در همان محل اقامتش به خاک سپرده شد. اما تلاشها و مبارزات او برای کوتاهکردن دست استعمارگران از منابع ملی ایران برای همیشه در خاطر تاریخ باقی خواهد ماند.